رونیکارونیکا، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

تیام

شيرين شيرين؛ شيرين تر

1395/8/15 15:34
نویسنده : نگار
220 بازدید
اشتراک گذاری

رونيكاي شيرين من

21 ماه تمام داري و وارد ماه 22 از زندگي پر بركتت شدي.

اين روزها انقدر شيرين و بامزه شدي كه دلم ميخواد هر روز بيام و از شيرين كاري هاي تازه ات بنويسم. انقدر خواستني و ناز شدي كه هيشكي مخصوصا بابا احسان نميتونه ازت دل بكنه و معمولا روزهاي آخري كه تهرانه و دوره ي استراحتش در حال تمام شدنه دلش برات ضعف مي ره و مدام به من ميگه كه : خوش به حالت كه مرتب پيش رونيكايي... . 

دايره كلماتت خيلي بيشتر شده :

 دَ دَ ( كه عاشق ددر هستي و گاهي با ذوق مي گي دَدَيي)

آب

شير (كه با يك حالت درمانده و التماس كنان مي گي. آخه خيلي شيرو دوست داري... )

پي پي (گاهي كه پي پي مي كني مياي مي گي پي پي و وقتي ميپرسم پي پي چيه: ميگي: پوووفففف )

ني ني

بابا و ماما

پا (به معناي پارك و پا )

دَ (دست)

مو (از مو متنفري و اگه توي دست و بالت يك تار مو ببيني مياي پيشم و با ناراحتي نشونم ميدي و ميگي : موووووووووو

بيا

نه

هاپو

جوجو

آيي (دايي)

فوت كردن شمع رو دوست داري و وقتي جايي شمع ببيني مي گي فوووو (يعني ميخوام فوتش كنم)

آآيييش (آتيش)

رونيكا ساعت چنده؟  -ده

رونيكا بابا كي مياد؟ -دا (فردا)

رونيكا چند تا بستني خوردي؟ -دو تا (گاهي هم فقط ميگي تا)

فلاني كو؟ - ني ي ي ي (نيست)

گاوه چي ميگه؟ -مااااااا

هاپو چي ميگه؟ -هاپ (كلا هاپ يك روش دلبري كردنه براي شما! بدين طريق كه وقتي صبح ها بيدار ميشي در جواب سلام صبح بخير ما ميگي هاپ! خنده )

فكر مي كنم آغاز تقليدهاي آوايي شما شروع شده . چون گاهي وقت ها يك كلمه رو كه از ما ميشنوي بلافاصله مشابهشو تكرار مي كني اما بعدا ديگه خودت به كارش نميبري مگر اينكه خودت بخواي يا به كارت بياد.

 

به غير از اينا دلبري هاي ديگه اي هم داري. مثلا اينكه موقع خواب مياي خودتو سفت از پشت توي بغل من جا ميدي. اصلا مهم نيست كه تشك چقدر بزرگه و شما چقدر جا داري. مهم اينه كه شما دلت ميخواد محكم توي بغل من باشي. گاهي وقت ها هم بر ميگردي و دستاي كوچولوتو حلقه مي كني روي من (اي مادر به فداي احساس قشنگت ). گاهي وقت ها كه دست هاتو گرفتم با دست هاي خوشگلت دست منو به صورت خودت ميمالوني!

كلا براي خوابيدن به بغل كردن يه چيزي احتياج داري. يكي از عروسك هاتو (كه ما بهش ميگيم ساغر و خودت ميگي ني ني ) خيلي دوست داري و گاهي اونو بغل مي كني. اما گاهي به چيز هاي عجيب تري گير مي دي. مثلا يه مجسمه چوبي دراااااز داريم كه به شكل زرافه است و تو بهش مي گي ماااااا (فكر مي كني گاوه!! ) هرچند خيلي سفت و سخت و محكمه و اصلا راحت نيست ولي گاهي گير ميدي و دوست داري موقع خواب كنارت باشه. يك بارم به شيش تا بشقاب ملامين كه هر كدوم يه رنگي بود و رنگ هاي شاد و زنده داشت گير دادي و اصرار كردي كه با بشقابا بخوابي بی حوصله

عاشق رقصيدن هستي و به هر نوع موسيقي از هر جنسي واكنش نشون ميدي (هرچي تندتر بهتر! ). واسه همين گاهي برات آهنگ ميزارم كه دوتايي برقصيم. خيلي خوش ميگذره...

 

دوستت دارم عشق

دوستت دارم نفس

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تیام می باشد