اولین تکان ها
ابتدای هفته 21 هستم.
یک هفته ای میشه....
اعتراف می کنم از ابتدای بارداریم منتظر این روزها بودم. از وقتی فهمیدم باید از هفتۀ 18 به بعد منتظر تکان های تو باشم، هی رفتم و هی پرسیدم و هی مطالعه کردم و ... انقدر رفتم و رفتم و رفتم تا ببینم این تکون تکون ها شبیه چیه؟ و من باید انتظار چی رو داشته باشم. بعضی ها می گفتن شبیه ترکیدن یک پاپ کورن؛ بعضی ها می گفتن مثل پرپر زدن پروانه؛ بعضی ها هم می گفتن مثل نبضه؛ یا مثل خالی شدن ته دلت...
ولی تکون های تو شبیه همه اینها هست و شبیه هیچ کدوم نیست. گاهی از زیر پوستم ضربه های آرومی میزنی طوری که قلقلکم میاد. گاهی چشمامو می بندم و تو رو تصور می کنم که داری کش و قوس میای و مثلا یکهو دستت میخوره به بالای نافم و دنگ!! وقتی یک جا آرو می شینم یا آروم دراز می کشم و حرکت نمی کنم، اون موقع است که تو شروع می کنی. از ضربه هایی که به جاهای مختلف شکمم می زنی می فهمم که شنا می کنی؛ از این طرف به اون طرف؛ از بالا به پایین... . دوست دارم همه اش حست کنم. از اینکه می فهمم اونجایی سخت لذت می برم. همین الان، دقیقا توی همین لحظه ضربه هاتو دارم حس می کنم. خیلی خوبه. انگار با زبان مورس باهام حرف میزنی: تق تق... تق... تق تق تق... تق... . بزن دخترکم! حرف بزن با من! دلم میخواد مثل الانت تلفیقی از هیجان و آرامش بشی. می دونم که با حضورت زندگی من آسمانی میشه.
-وقتی خدا تو رو به من داد بهشت توی دستهای من بود. بهشت رو زمین میگذارم و تو رو در آغوش می گیرم. واسه همینه که بهشت زیر پای مادرهاست...
دوستت دارم