رونیکارونیکا، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

تیام

18 ماهگي

1395/5/12 13:05
نویسنده : نگار
325 بازدید
اشتراک گذاری

زيباي من

امروز 18 ماهه شدي

تو دختر باهوش، پر انرژي و بسيار جدي هستي. انقدر جدي كه گاهي از شنيدن صداي خنده هات ذوق مرگ ميشم :)) .

همه حرف هايي كه بهت ميزنم رو مي فهمي و دستورات يك جمله اي و گاهاً دو جمله اي رو اجرا مي كني.

بسيار عاقلي! و بسيار محتاط! و من خدا رو شكر مي كنم كه هنوز بي كله و بي هوا نشدي. از هرجايي كه يخواي بري بالا و يا براي اولين بار رد بشي همه جوانبو مي سنجي. وقتي هم كه نه ميشنوي (ازونجايي كه تمام سعيمونو مي كنيم كه كمتر بهت نه بگيم چون به لحاظ تربيتي تا دو سالگي بايد تجربه كني و اصولا تا اون موقع تربيت ناپذيري و معني خوب و بدو نميفهمي) با اينحال بسيار خوب و معقول در برابر نه واكنش نشون ميدي.

عاشق آب بازي و حمام هستي و من گاهي تو رو در حاليكه گريه مي كني از آب دور مي كنم.

به آهنگ بسيار واكنش نشون ميدي و اگه ريتم تندي داشته باشه ناناي مي كني. رقصت روز به روز بهتر ميشه. چند وقت پيش در حاليكه يه شونه ات رو داده بودي بالا يه وري دور ميزدي (رقص كاملا من در آوردي كه منو ياد رقص هاي بابا ناصر مينداخت)

وقتي برات شعر هاي آروم ميخونم (پرتقال من، لالايي براي خرگوش ها، يه روز يه آقا خرگوشه، گل گلدون) اگه توي بغلم باشي خيلي آروم سر ميذاري روي شونه ام و گوش ميدي و آروم ميشي. اگرم نشسته باشم يا هرجايي باشيم وقتي اين ترانه ها رو مي شنوي ميري سمت اتاق خواب و اونجا رو نشون ميدي كه يعني : بريم لالا.

اشتهات خدا رو شكر خوبه و من مشكلي با غذا خوردنت ندارم. به غير ازينكه از وقتي راه افتادي بايد خيلي خيلي گرسنه باشي كه بشيني و غذا بخوري وگرنه 4 لقمه ميخوري و الفرار... . منم خيلي سعي مي كنم كه دنبالت راه نيفتم ولي گاهي دلم طاقت نمياره... . واسه همين سعي مي كنم برنامه غذاييتو جوري تنظيم كنم كه نزديك غذا خوردن حسابي گرسنه باشي.

عاشق حيوونا مخصوصا پيشي هستي و اصلا نمي ترسي و دنبالشون مي كني.

بسيار از ميوه ها رو مي شناسي و عكسشونو توي كتاب كاملا تشخيص ميدي.

فقط دو تا موضوع هست كه توي اين مقطع نگرانم مي كنه: اول اينكه از پوشك شدن بيزاري و هر دفعه بايد گولت بزنيم و سرتو گرم كنيم يا با گريه و غرولندهات كنار بيايم و پوشكت كنيم.

و دوم اينكه هنوز خيلي كلمات كمي ميگي:‌

1- به همه دنيا حتي من ميگي "بابا" و براي صدا كردن افراد از بابا استفاده مي كني  ! تعجب هرچند گاهي كه احساس ناچاري مي كني و مياي سراغ من ميگي "ماماماما..."

2- كلمه "نه" را درست و به جا استفاده مي كني. و براي تاييد به جاي بله فقط سرتو تكون ميدي.آرام

3- وقتي ميگم فلاني كو؟ ميگي "نييييييي" (كلا در جواب كو اگه شخص حضور نداره ميگي نييييييي، اما گاهي (فقط گاهي) فقط شخص يا شي حضور داره در جواب كو؟ ميگي "اين" ) تشویق

4- صداي هيچ حيووني به غير از صداي پلنگ (صداي غرش پلنگ) در نمياري و ما هرچه تلاش مي كنيم بيهوده است. خسته

همين! گریه خيلي نگرانم ولي به روي خودم نميارم ... لطفا زودتر حرف بزن نازنينم...

اين روزها مشغول پروژه گرفتن شما از شيشه هستم. تقريبا در طول روز ديگه هيچ مايعي رو با شيشه نميخوري و فعلا فقط شبها شيشه ميگيري.

بغل كردن و بوس كردن و حتي بوس اسكيمويي را به طرز دلبرانه اي بلدي. بوس

قدت 84 سانته و وزنت 11.5 كيلو... دخترك قد بلند من دوستت دارم .

 

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

رحیمه
14 مرداد 95 17:26
خدا حفظش کنه براتون .کاشکی منم یه بچه داشتم.دنبال شعر لالایی برای خواهرزادم بودم که وبلاگتونو دیدم .چقدر حس خوب بهم دست داد .
نگار
پاسخ
سلام عزيزم. ممنون از نظري كه گذاشتيد. انشالله خدا به شما هم يه بچه نازنين بده. لطف كرديد.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تیام می باشد